احمدرضا ضرابیه، مدیرعامل بیمة سامان، ایدهپرداز ایجاد این بوم در صنعت بیمه است. وی معتقد است؛ بهترین نقطهای که این زیستبوم میتواند شکل بگیرد سندیکای بیمهگران است؛ اما برای این کار این تشکل صنفی باید خود دیجیتالی شدن را درک و تجربه کند. در گفتوگوی پیش رو با ضرابیه ابعاد ایجاد یک بوم ذیل سندیکا بررسی شده است؛
*هم اکنون سندیکا 16 ساله شده است. به نظر شما آیا توانسته انتظارات اعضا را تا به امروز برآورده کند؟
سندیکای بیمهگران هنوز مراحل رشد را سپری میکند و پتانسیل بسیار زیادی برای توسعه دارد. ساختار اساسنامه، نظام ارتباطات علمی و آموزشی با نهادها، ضمانتهای اجرایی فرآیندها و روندها و کیفیت نیروی انسانی یک سازمان، مواردی هستند که سبب بلوغ سازمانی میشوند. سندیکا چه تعداد متخصص مستقل دارد؟ سندیکا مرتب از شرکتهای بیمه متخصص میآورد و کارشناس مستقل ندارد.
شرکتهای بیمه بنگاه اقتصادی هستند و برای منافع ذینفعانشان فعالیت اقتصادی میکنند تا بتوانند علاوه بر شناسایی سود، هزینههای مربوط به اداری و تشکیلاتی، کارمزد نمایندگان، تعهدات قانونیشان و مجموعه هزینههایشان را بپردازند؛ به همین دلیل موضوعاتی که سبب افزایش درآمد شود برای شرکتهای بیمه جذاب هستند و طبعاً به این دست موضوعات میپردازند؛ اما موضوعاتی که سبب کاهش درآمد میشوند برای شرکتهای بیمه جذاب نیستند.
برخی مشکلات برونصنعتی باعث شده شرکتهای بیمه دچار روزمرگی شوند به همین دلیل قادر نیستند منافع بلندمدت خود را دنبال کنند. در حالی که هدف تشکیل سندیکا پیگیری منافع بلندمدت اعضاست نه منافع کوتاهمدت.
در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و ۴۰ میلیون تلفن هوشمند در ایران داریم؛ به تعبیر دیگر ضریب نفوذ تلفن همراه در ایران بالای صددرصد و ضریب نفوذ اینترنت بالای ۶۰ درصد است؛ همچنین در صنعتی فعالیت میکنیم که بیمة مرکزی آن طی دو سال، رتبة یک فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک را از میان 105 ارگان و سازمان دریافت کرده است. بر همین اساس اعتقاد دارم سندیکا باید یک موجود الکترونیک باشد. این موجود الکترونیک میتواند برای شرکتهای بیمه ارزش افزوده ایجاد کند؛ اما چگونگی ایجاد ارزش افزوده باید موشکافی و بررسی شود.
* برای اینکه سندیکا الکترونیکی شود نیازمند چه نوع زیرساختهایی است؟
من یک سری نیازها در کسب و کار خود دارم که اگر سندیکای الکترونیک وجود داشته باشد برای رفع نیازم از آن استفاده میبرم تا بنگاه اقتصادیام را بیش از پیش توسعه دهم. در حال حاضر چند شرکت محدود نرمافزاری داریم که به صنعت بیمه سرویس میدهند؛ همچنین تعدادی شرکتهای استارتاپ تازهتأسیس داریم که قصد دارند از شرکتهای بیمه سرویس دریافت کنند این شرکتها که فعلاً در حوزة مقایسة قیمت فعالیت میکنند ـ و در آینده به حوزههای مختلف آیتیمحور ورود میکنند ـ نیاز دارند نرخ و شرایط گوناگون شرکتهای مختلف را برای استفادة مصرفکننده و ایجاد شفافیت برای او ـ که یکی از اصول اساسی توسعة کسب و کار است ـ دریافت کنند.
از سوی دیگر مردم و بیمهگذاران هم باید بهترین اطلاعات را دربارة شرکتهای بیمه، نحوه و کیفیت خدمت آنها و رضایت سایر مصرفکنندگان از خدمات آنها در گذشته و موضوعات دیگر داشته باشند؛ بنابراین فرصت مناسبی است تا به مردم خدمت کنیم و برای این کار راهی جز توسعة الکترونیک از طریق سندیکا نداریم.
*این کار ساده نیست باید مزایای آن را شرکتهای بیمه بیشتر بدانند؟
ما قصد داریم به شرکتهای استارتاپ سرویس دهیم؛ اما از نظر الکترونیکی و زیرساخت فناوری با یکدیگر متفاوت هستیم؛ به تعبیر دیگر بیمة سامان یک نرمافزار و بیمة ایران یک نرمافزار و بیمة پارسیان یک نرمافزار استفاده میکنند و نیاز است که بستری این نرمافزارها را با یکدیگر متصل کند و به عنوان یک بازارچه به شرکتهای استارتاپ سرویس دهد؛ اگر این مکان سندیکا باشد؛ سندیکای بیمهگران ایران به عنوان یک موجودیت الکترونیک که سرور و دیتا دارد از همة شرکتهای استارتآپ میخواهد که به این سندیکا متصل شوند؛ اگر چنین شود دیگر شاهد وجود چهار شرکت مقایسة قیمت نخواهیم بود؛ بلکه 50 شرکت مقایسة قیمت یا 100 شرکت مقایسة قیمت خواهیم داشت؛ به تعبیر دیگر دسترسی مردم به خدمات شرکتهای بیمه از طریق کانالهای مختلف و متنوع افزایش مییابد و در نتیجه سطح رضایت مردم افزایش مییابد و به این ترتیب فرهنگ بیمه افزایش مییابد به نظرم با تبلیغات، بنر و … فرهنگ بیمه افزایش نمییابد؛ بلکه با خدمت خوب و شفافیت در اطلاعات است که سطح آن ارتقا مییابد.
* ممکن است برخی نمایندگان بیمهای احساس خطر کنند برای آنان چه توصیهای دارید؟
در گروه بیمة سامان، شرکت درمانت را تأسیس کردیم که یک شتابدهندة حوزة اینشورتک (فناوری مالی بیمهای) است و از اولین گروههایی که دعوت میکنیم تا در حوزة فناوری بیمه به ما کمک و خلق ایده و مسائل و مشکلات ما را مرتفع کنند نمایندگان صنعت بیمه هستند. معتقدم؛ نه تنها حضور استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان در صنعت بیمه باعث ایجاد نگرانی برای شرکتهای بیمه نخواهند شد؛ بلکه فرصتی است برای این استارتاپها تا کسب و کارشان را توسعه دهند.
* شما ایدهای را مطرح میکنید که خود به نوعی استارتاپ است؛ یعنی سندیکا هسته یا هاب یا به تعبیر بهتر پلتفرمی را مهیا میکند که به عنوان یک واسط از یک طرف به شرکتهای بیمه وصل میشود و از سوی دیگر ایدهها و نوآوریهای صنعت بیمه به این پلتفرم متصل میشوند و API و خدمت مورد نظر خود را دریافت میکنند و در نهایت خدماتی را به مشتری نهایی ارائه میکنند. به نظر شما چنین ظرفیتی در سندیکا وجود دارد؟
سندیکا ظرفیت هر توسعهای را دارد به شرط اینکه زمینة همگرایی اعضا برای حمایت از اقدامات سندیکا را فراهم کنیم. سندیکا در واقع عصارة صنعت بیمه است. رویکرد نوگرایانة سندیکا به معنی رویکرد کل صنعت است.
از سوی دیگر وقتی در سندیکای بیمهگران ایران اطلاعات شرکتهای بیمه را تجمیع کنیم، میتوانیم از دادهها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. همانطور که میدانید امروز دادهها محور مهم ثروتآفرینی در دنیا هستند و شرکتهای بیمه به واسطة جایگاهی که در زندگی اجتماعی مردم دارند یکی از مراکز مهم داده محسوب میشوند و از مراکزی هستند که پتانسیل زیادی برای رفتن به سمت تحول دیجیتال دارند.
به این ترتیب سندیکا پلتفرمی طراحی میکند که هر استارتاپی با هر نگاهی به آن متصل میشود و به فعالیت خود ادامه میدهد. به جای اینکه هر شرکتی پلتفرمی طراحی کند سندیکا آن را طراحی میکند. این حرکت در نهایت به اکوسیستم و زیست بومی مبدل میشود که امکان تنفس و رشد ایدهها و محصولات جدید را خواهد داد.
این زیستبوم، کسب و کارهای متنوعی در حوزههای مختلف از جمله بهداشت و درمان، اتومبیل، بیمههای زندگی، مقایسة قیمت و غیره ایجاد میکند.
*چرا شرکت بیمة سامان این پلتفرم را طراحی نمیکند؟
در واقع ما هم روی آن سرمایهگذاری میکنیم؛ اما مهم آن است که سندیکا زیرساخت دیجیتال خود را توسعه دهد و این زیستبوم به صورت جمعی ایجاد شود. در واقع این تجمیع اطلاعات صنعت بیمه است که ارزشآفرین خواهد شد و امکان گسترش این زیستبوم را فراهم میکند. یک شرکت به تنهایی چندان قادر نیست به موفقیت دست یابد.
* این زیستبوم مبتنی بر یک پلتفرم واحد با چه ساختاری در سندیکا طراحی شود تا به رغیب شرکتها تبدیل نشود؟
سندیکا قرار نیست کار اقتصادی انجام دهد؛ اما میتواند فعالیتهای اقتصادی شرکتها و استارتاپهای بیمهای را تسهیل کند؛ بر همین اساس چنین هویتهای حقوقیای حالت تعاونی دارند و اگر سودی ایجاد شود میان اعضا تقسیم خواهد شد. اینگونه مدلها در جهان زیاد هستند؛ مانند سوئیفت که مبادلات مالی بینبانکی را انجام میدهد و ساختار مالکیت آن به شکل تعاونی است. نمونههای این زیستبومها در شبکة بانکی هم هست که مدلهای تجربی برای مطالعه در صنعت بیمه محسوب میشوند؛ اگر این اکوسیستم ایجاد شود علاوه بر کسب و کارها فروشگاههای بزرگ، شهرداریها، سازمانها و ارگانهای مختلفی میتوانند به این سوئیچ متصل شوند و سرویسهای سفارشیسازیشدة مورد نظر خود را دریافت کنند.
ذات بیمهگری باز این است که در را باز کنیم تا هر ایدة مطلوبی وارد شود. گام بعدی بیمهگری باز همان ایجاد زیست بوم است.
این موضوع ممکن است منتقدان و مدافعان خود را داشته باشد؛ اما روندهای کلان نوین کسب و کار در جهان شامل ایران و صنعت بیمه هم میشود و ما باید در این مسیر گام برداریم. شرکتهای بیمه برای نوآور بودن باید درها را باز بگذارند، دست به اقدام بزنند، برای جذب نوآوریها اکوسیستم فراهم کنند، برای جذب نوآوریها سرمایهگذاری کنند، به استانداردهایی که در جهان در این زمینه در حال پیادهسازی است مثل psd2 توجه و زمینههای لازم برای اجرای آن را فراهم کنند.
* به نظرتان آیا سندیکا برای تبدیل شدن به یک اکوسیستم شرایط لازم را دارد؟
به نظرم بهتر است طرح توجیحی آن در سندیکا نوشته شود. نکتة بسیار مهم در این رابطه اینکه نمونههای موفقی از آن در کشور موجودند و لزومی ندارد که اصطلاحاً مجدداً چرخ را اختراع کنیم. فقط باید آن را برای صنعت بیمه بومیسازی کنیم.
* پیشبینیتان بازار اکوسیستم دیجیتال چیست؟
این پلتفرم و زیستبوم، بازار جدیدی ایجاد میکند؛ به طور کلی صنعت بیمه کسب و کار، پوشش، تأمین و … ایجاد میکند و در حاشیه نیز بازار اشتغال را توسعه و حقوق دولت را افزایش میدهد؛ چون شرکتهای بیمه سود و درآمد دارند و به دولت مالیات میدهند؛ بنابراین ظرفیتی برای اقتصاد ایجاد میکنند. این پلتفرم نیز ظرفیتی ایجاد میکند که طی آن کسب و کارهای مختلف میتوانند رشد کنند.
هیچ نهاد بیمهای برای تبلیغ شرکتهای استارتاپی روی بیلبوردها هزینه نکرده است. این شرکتها نه شرکت بیمهای و نه پژوهشکده و نه بیمة مرکزی هستند؛ بلکه واحد دیگری در اقتصاد هستند که ما را تبلیغ میکنند و درآمد دارند و این یعنی اقتصاد در حال بزرگ شدن است در این وضعیت این یک خدمت است که هم کسب و کار ایجاد میکند و هم سبب بزرگ شدن اقتصاد میشود.
* به نظرتان واکنش بیمة مرکزی نسبت به پیادهسازی این ایده چه خواهد بود؟
به نظرم اگر این اتفاق در سندیکا رخ دهد برای بیمة مرکزی ایدهآلترین حالت است.
* معمولاً در ایران از حرکتهای سندیکایی استقبال نمیشود؟ از سوی دیگر بیمة مرکزی هم در مورد ایجاد مرکز نوآوری اقداماتی را در دستور کار دارد؟
به یک نمونه اشاره کنم و آن اینکه سنهاب متعلق به بیمة مرکزی است. دیتاهایش هم در اختیار بیمة مرکزی است. طبق مقررات، شرکتهای بیمه باید اطلاعات اولیه را در اختیار سنهاب قرار دهند. ما شرکتها هم این انتظار را داریم که بیمة مرکزی اطلاعات تحلیلشدة سنهاب را در اختیارمان بگذارد یا خروجیای از سنهاب به ما بدهد؛ به تعبیر دیگر اطلاعات ما سنهاب را ماهیت میبخشد؛ ولی نتیجه و سود آن را علاوه بر شرکتهای بیمه همة جامعه از جمله دولت و مردم میبرند. در ایجاد این اکوسیستم هم طبعاً سندیکا یک مرکز ایجاد میکند؛ اما همه استفاده خواهند برد و طبعاً بیمة مرکزی از آن استقبال میکند.
* به نظرتان اگر چنین پلتفرمی شکل بگیرد و قادر باشد به نیاز جامعه و حضور استارتاپهای بیمهای پاسخ دهد شرکتهای بیمه نسبت به آن چه واکنشی نشان خواهند داد؟
ممکن است شرکتهای مختلف در مورد سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختهایی که بتواند چنین شبکهای را پشتیبانی کند سؤال داشته باشند.
* به نظر شما صنعت بیمه زیرساختهای لازم را در اختیار دارد؟
در صنعت بیمه شرکتها به دو شکل فعالیت میکنند؛ یک گروه خردهفروشی و گروه دیگر قراردادهای بزرگ.
هر شرکت، استراتژی متفاوتی دارد و در تحولاتی که در حوزههای مختلف از جمله فناوری در اقتصاد کشورهای مختلف اتفاق میافتد آنهایی که نیاز دارند و سوار بر موج این تغییرات میشوند، میتوانند صفشکن باشند و بهرهبرداری خوبی از رشد تکنولوژی کنند.
به نظرم در صنعت بیمه شرکتهایی که در حوزة بیمههای انفرادی ورود میکنند از این نوع زیرساختها بهرهبرداری میکنند و میتوانند خدمات خود را به سرعت و دقت و به راحتی برای مصرفکننده افزایش دهند. تخصص برخی شرکتها نیز در حوزة ریسکهای بزرگ است؛ مثل بیمة انرژی، هواپیما، کشتی و غیره که میتوانند فعالیت خود را گسترش دهند و در عین حال نیازی به این زیرساختها نداشته باشند و مسیر خود را ادامه دهند.
قطعاً شرکتهایی که از زیرساخت لازم بیبهره هستند؛ وقتی متوجه شوند ورود به این حوزه منافعی برایشان به همراه دارد در پی فراهم کردن زیرساختهای لازم برمیآیند؛ بنابراین این امر میتواند عامل مؤثری در توسعة زیرساخت صنعت بیمه باشد.
سامانة سنهاب، ایران را از نظر فناوری در منطقة خاورمیانه و شمال آفریقا در صنعت بیمه نمونه کرده است. اصلاً نباید این نکته را از ذهن دور کنیم که این نوع فناوریها قابلیت صدور به سایر کشورها را دارند و اگر در کشورمان پیادهسازی و راهاندازی شوند به راحتی میتوان آن را صادر کرد. ایران در این حوزه بسیار پیشروتر از سایر کشورهای منطقه است و صادرات فناوری و این نوع خدمات یکی از مسیرهای پیشرفت خواهد بود
* لطفاً در مورد ایجاد اکوسیستم نوآوری در صنعت بیمه بگویید.
باید ببینیم چه اقدامات و تغییراتی ایجاد کنیم که در صنعت بیمه نوآوری ترویج شود و چه اقداماتی انجام دهیم که نخبهها جذب صنعت بیمه شوند یا فارغالتحصیلان با نمرة بالا اشتیاق فعالیت در این صنعت را داشته باشند یا برای شرکتها اهمیت داشته باشد یا احساس نیاز کنند که در نوآوری سرمایهگذاری کنند نه اینکه بخواهند یک کار لوکس انجام دهند؛ بلکه برای بقا و توسعهشان در نوآوری سرمایهگذاری کنند. این موضوعات، موضوعاتی هستند که صنعت بیمه استعداد سرمایهگذاری روی آنها را دارد. صنعت بیمه پتانسیل بسیاری برای ارتقاء سطح رفاه مردم و تأمین آتیه و کاهش مدیریت ریسک برای سرمایهگذاریهای پروژههای کلان دارد. صنعت بیمه پتانسیل بزرگی برای خلق ثروت و تولید کار و شغل دارد و فعالان این صنعت باید به آن توجه کنند.
به نظرم باید شرکتها را از درگیریهای روزمره آزاد کنیم تا به موضوعاتی بپردازند که میتواند تنوع محصولات و کیفیت خدمت آنها را افزایش دهد. این پیشنهاد مطرح بود که برخی مصوبات شورای عالی بیمه برای برخی شرکتهایی که توانگری مالی بالایی دارند جنبة الزامآور نداشته باشد؛ مثلاً اگر توانگری مالی شرکتی بالای 150 است برخی مصوبات بتواند آزادی عمل بیشتری به آنها بدهد