2موج موازی در بازار ارز در جریان است. یکی در سامانه نیما و دیگری در کف بازار آزاد ارز. 2موجی که آخر هفته قبل به همجوشی با یکدیگر نزدیک شده بودند اما ناهماهنگی بین دستگاهی، در داخل دولت، تعادل بازار را برهم زد.
در موج نخست؛ نرخ ارز در بازار آزاد تحتتأثیر کاهش حجم عرضه و افزایش نرخ درهم تا سقف تکنیکالی 4800تومان و همچنین ابهامهای بهوجود آمده بر سر واردات بدون انتقال ارز، به مرز 17هزار و 500تومان رسیده، بهنظر میرسد سیاستگذاری متفاوت و حتی متناقض 2وزارتخانه اقتصاد و صنعت از یکسو و بانک مرکزی از سوی دیگر در حوزه شناسایی منشأ ارز، برای کالاهای وارداتی، در 2روز گذشته، به موتور محرک قیمتها در چهار راه استانبول و سبزه میدان تبدیل شده است.
در موج دوم هم، قیمت هر دلار آمریکا، در سامانه نیما برای نخستین بار از مرز ۱6هزار تومان عبور کرده؛ قیمت ارز نیمایی از ۲ سال پیش به یکی از مبناهای کشف نرخ در بازار آزاد ارز تبدیل شده؛ تا همین 2روز پیش فاصله قیمت دلار در بازار آزاد و نرخ معامله ارز در سامانه نیما به کمترین حد ممکن رسیده بود؛ اتفاقی که پیش از این فقط یکبار در پاییز پارسال رخ داده و امیدها را به تکنرخی شدن بازار ارز افزایش داده بود؛ اما مجموعه تحولات بعدی در عرصه اقتصاد و سیاست، مانند: اتفاقات آبان ماه، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در عراق و سرانجام شیوع کرونا و همچنین کاهش روز افزون رقم فروش نفت ایران، افزایش کسری بودجه دولت و افزایش شتاب رشد حجم نقدینگی، همه رشتهها را پنبه کرد.
نیما؛ سامانهای است که صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی، ارز حاصل از صادراتشان را در آن عرضه میکنند؛ واردکنندهها هم؛ ارز مورد نیاز برای وارداتشان را از این سامانه تامین میکنند. قیمت ارز در سامانه نیما فراز و نشیب بسیاری داشته، اما بانک مرکزی عموما تلاش کرده از تابلوی سامانه نیما، سیگنالهای مناسبی به بازار آزاد ارز ارسال کند. مدتهاست سامانه نیما عملا به بازار معاملات عمده ارزی تبدیل شده و نرخ کشف شده در آن خودبهخود بازار معاملات خرد ارز را در کف چهار راه استانبول و سبزه میدان تحتتأثیر قرار میدهد.
فرض بر این است که روند کشف نرخ در سامانه نیما به فعالان بازار ارز علامت رشد یا کاهش نرخ میدهد. رشد قیمت در این سامانه عموما بهمعنای رشد قیمت بازار آزاد در آینده است؛ بر همین اساس بانک مرکزی همواره تلاش کرده در دورههای مختلف قیمت ارز را در سامانه نیما از طریق ورود و بازگشت ارزهای حاصل از صادرات کالاهای غیرنفتی، متعادل نگاه دارد، البته در بهار امسال بانک مرکزی همزمان با انسداد مرزهای تجاری تلاش کرده سیاست قبلی خود را تا حدی تعدیل کند و با افزایش مدیریت شده نرخ ارز در سامانه نیما، عملا هم از آغاز رالی صعودی قیمتها در بازار آزاد ارز جلوگیری کند و هم صادرکنندگان را با قیمتهای جذابتر تبدیل ارز به ریال، برای صادرات بیشتر و بازگرداندن به موقع ارز حاصل از صادرات کالا تشویق کند. البته ظاهرا این تصمیم؛ در بدنه دولت، بهدلیل نفوذ برخی نگرشهای پوپولیستی و سیاسی، طرفداران کمی دارد. بهعنوان نمونه در هفتههای اخیر برخی دستگاههای دولتی و نهادهای صنفی با فشاری روزافزون و حتی خبرسازیهای پرفشار تلاش کردهاند تا کالاهای وارد شده به گمرک را بدون جلب نظر بانک مرکزی رأسا ترخیص کنند. موضوعی که عملا به لحاظ بنیادی و فاندامنتالی، زیرساختهای تعادلی بازار ارز را با زلزلهای بزرگ مواجه کرده و حالا نتیجه آن را میتوانیم به روشنی در وضع امروز بازار ارز تهران مشاهده کنیم.
بهنظر میرسد در شرایط فعلی که تنگناهای مالی ناشی از تحریمها و شیوع ویروس کرونا، خود شاهراههای ورودی جریان ارز را مسدود کرده، رویه اخیر برخی دستگاههای دولتی عملا در حال بستن معدود کورهراههای ورود ارز به داخل است.
باید توجه داشته باشیم که به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس و اتاق تهران در 2گزارش تحلیلی جداگانهای نشان دادهاند که زنگ خطر برای تجارت خارجی ایران به صدا درآمده و تداوم این وضع میتواند مسیرهای ورودی ارز را، به داخل مسدود کند؛ اتفاقی که در سایه افزایش سطح تحریمها و محدود شدن شرکای خارجی ایران در حال رقم خوردن است. در این شرایط بهنظر میرسد دولت و مجموعه دستگاههای دولتی میبایست بخشی نگری را کنار گذارند؛ چون چارهای جز این نیست و باید بانک مرکزی در اجرای سیاست دلخواه خود برای مدیریت بازار ارز مبسوطالید باشد؛ زیرا در غیراینصورت اعمال سیاستهای متناقض در حوزه ارز حاصل از صادرات و ارز تخصیص یافته به واردات میتواند در آینده آثاری بهمراتب بدتر از وضع فعلی بر اقتصاد و منحنی تورم برجای گذارد. بهنظر میرسد حال که بانک مرکزی بهعنوان نهاد ناظر بازار ارز تلاش میکند با هدایت نرخ ارز به کانالهای بالاتر، تولیدکنندگان داخلی را به فعالتر شدن در بازارهای صادراتی و صادر کنندهها را به بازگرداندن ارزهای حاصل از صادرات و عرضه آن در سامانه نیما ترغیب کند راهی جز حمایت از این سیاست وجود ندارد؛ زیرا این سیاستی درست است که با یک تیر، 2 نشان را هدف گرفته، با اعمال این سیاست، از یک سو احتمالا نرخ ارز در بازار آزاد مدیریت میشود و از سوی دیگر احتمالا نرخهای سامانه نیما برای فعالتر شدن صادرکنندگان جذاب خواهد شد.