به گزارش بنکر (Banker)، مجید شاکری، توضیح میدهد: اگر نگاهی به تعادل ارز در تابستان و پاییز 98 داشته باشیم، آن تعادل نسبی دو پایه داشت؛ یکی توازنی بود که بر پایه قدرت ایران در انتقالات ارزی رخ داده بود که قبل از این وجود نداشت و دوم فرایندهای دسترسی ایرانیها به درهم در بازار غیررسمی بود. موضوع شماره یک با فشار آمریکا در دو ماه گذشته مواجه شد و موضوع درهم مدتدار نیز به خاطر کرونا از 25 بهمن سال گذشته دچار مشکل شد. این اتفاق خودش را بهصورت تنش در بازار نیمایی نشان داد و بعد هم به بازار صرافیها و بازار آزاد منتقل شد. درمورد درهم مدتدار تا زمانی که عرضه درهم بیشتر نشود، مشکل باقی است.
درحالحاضر مهمترین متغیر موجود موضوع بازگشت ارز ناشی از صادرات است. صادرکنندگان عملا تا تیرماه فرصت دارند ارز 98 را برگردانند، این متغیر مهمی در جلوی روی ماست.
او تأکید کرد: موضوعی فراتر از این واقعهها این است که به همان دلایلی که سال 98 سال ایجاد تعادل ارز بود، سال 99 باید سال تغییر در ساختار ارزی ایران باشد. این تغییر ساختاری یکسری مؤلفه دارد: تغییر پیامرسان مالی، جدیترگرفتن بانکداری فراساحل و تغییردادن روش تسعیر شبانه بین صرافها. پس از پایان این مرحله و بازگشت ارزهای حاصل از صادرات، به جای اینکه ایده مرکزی محدودکردن صرافها باشد باید اعتباربخشی به آنها باشد که شوکهای کوتاهمدت را کنترل کنند. واقعه درهم مدتدار در بهمن ماه یک شوک اعتباری کوتاهمدت بود. اگر بین خود صرافها امکان امحالکردن بدهی وجود داشت، این تنش به تنش بلندمدت تبدیل نمیشد.
درخصوص بازار این روزها، برخی فعالان ارزی با اشاره به صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی اظهار امیدواری میکنند که در هفتههای پیشرو شاهد افزایش عرضه ازسوی بازارساز و مدیریت تقاضا در بازار ارز باشیم. اما در طرف مقابل، گروهی از فعالان بازار ارز، به ادامه روند صعودی بهای ارز امیدوار هستند و معتقدند دلار آمریکا در بازار داخل، بهدلیل کاهش عرضه در برابر تقاضا، چارهای جز واردشدن به کانال 20 هزار تومانی ندارد.
حال باید منتظر روزهای آینده بود تا مشخص شود آیا جدیت بانک مرکزی برای بازگشت ارزهای حاصل از صادرات میتواند نرخ ارز را کاهشی کند یا قادر به مانعتراشی بر سر راه صعود نرخ خواهد بود؟ یا باید شاهد نرخهای بالاتر و تضعیف بیشتر پول ملی در برابر دلار باشیم؟