مهمترین پشتوانه چاپ پول، تولیدات داخلی(GDP)، شرایط اقتصادی و سیاسی باشد و درصورت عدم تعادل بین این 2، افزایش تورم اتفاق میافتد.
در دوران کرونا آمریکا نیز مانند سایر کشورها مقدار زیادی پول بدون پشتوانه معادل 2.5تریلیون دلار در قالب بستههای حمایتی برای مردم چاپ و تورم ۹درصدی امروز را ایجاد کرد. برای کنترل این تورم بانک مرکزی آمریکا افزایش نرخ بهره تا 4.5درصد را در نظر دارد و قرار شده این میزان را بهصورت یکسانی اعمال کند که امروز به 2.5درصد رسیده است.
البته که پس از کمرنگ شدن معضل کرونا در غالب کشورهای جهان، شاهد بازگشایی کارخانهها، جذب نیروی کار و کاهش نرخ بیکاری بودیم و این موضوع احتمالا نویدی برای ورود به دوران 10 یا 12ساله شرایط نرمال اقتصادی خواهد بود. اما موضوعی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد تورم حدود ۹درصدی آمریکاست.
تجربه نشان داده که نرخ بهره بهعنوان یکی از مهمترین ابزار برای کنترل تورم، معمولا کارکرد مطلوبی دارد؛ در همین راستا احتمالا فدرال رزرو یک مرحله دیگر، البته کمتر از گذشته نرخ بهره را افزایش خواهد داد، اما هرگونه افزایش در نرخ بهره و جمعآوری پول از سطح بازار میتواند باعث کاهش تولیدات داخلی و احتمالا افزایش نرخ بی کاری نیز شود.
افزایش این نرخ بهره در دوره پیشین طبق انتظار منجر به افزایش ارزش بازار پول و کاهش ارزش در بازارهای جایگزین دیگر مانند بورس و رمز ارزها شد ولی بهرغم انتظار، پس از افزایش اخیر نرخ بهره دلار و بازارهایی مانند کریپتوکارنسی و سهام رشد کردند.
یکی از دلایل این واکنش عجیب میتواند این باشد که در اجلاسFOMC بیان شد که نرخ بهره 0.75درصد افزایش مییابد و بازار با توجه به اطلاع قبلی از افزایش نرخ بهره، چند روز جلوتر واکنشهای مورد انتظار را تا حدودی نشان داد و ما شاهد پیشخور شدن خبر قبل از اجرا و انتشار آن بودیم.
اما با این حال معامله گران انتظار رشد قیمتی را در این وضعیت نداشتند و این اتفاق احتمالا دلایل دیگری فارغ از رشد نرخ بهره فدرال رزرو داشته است. درخصوص این دلایل میتوان عنوان کرد که آمریکا دیگر بهشدت قبل، نیاز به افزایش پلکانی نرخ بهره را احساس نمیکند چرا که پارامترهای اقتصادی مهمی مانند روند نرخ بیکاری در ایالات متحده و گزارشهای فصلی نرخ تولیدات داخلی این کشور هر 2 با خوشبینی بالایی همراه بوده است؛ بهعبارت دیگر احتمال دارد وضعیت اقتصادی وارد رکود نشده و با پایان دوران انقباض پولی و مالی شاهد رونق و رشد اقتصادی در این کشور و جهان باشیم.
در پایان یک نکته مهم و نقد فلسفی به بیتکوین وجود دارد. بازار کریپتوکارنسی توانسته بهطور قابل توجهی به بلوغ، رشد و همبستگی با سایر بازارها دست پیدا کند. بیت کوین و سایر رمزارزها با کارکرد ضدتورمی به عرصه اقتصاد ورود کردند و انتظار میرفت در زمان چاپ پول در مقابل سیاستهای انفرادی و تمرکزگرایانه دولتها عملکرد مطلوبی ارائه کند. اما متأسفانه بیتکوین بهطور کلی از فلسفه اصلی خود در این زمینه دور شده است و هماکنون همبستگی بالایی با بازار سهام دارد که این امر بهعلت ورود مؤسسات مالی و دولتی از سال2018 به بازار رمزارزها بوده و تبعیت بالایی با قوانین اقتصاد سنتی دارد.
*عباس آشتیانی _ مدیرعامل انجمن بلاکچین ایران