واقعیت این است که در سایه خطاهای راهبردی مقامات دولتی در زمینه مدیریت بازار ارز، پول ملی با سرعت بالایی در حال سقوط است.
به گزارش بنکر (Banker)، بازار ارز در حالی در بلاتکلیفی بهسر میبرد که کارشناسان نسبت به پیامدهای این مساله برای معیشت خانوارها هشدار میدهند.
آنها بر این باورند که تورم بازار ارز و گرانی قیمت دلار به سرعت به سایر بازارها نیز تسری پیدا میکند و قیمت همه اقلام مصرفی خانوارها را تحتالشعاع قرار میدهد.
سوال این است مردمی که درآمد ریالی دارند چگونه باید هزینههای دلاری معیشت خود را تامین کنند؟
آیا این مساله معنایی جز افزایش سقوط رفاهی خانوارها و حرکت طبقه متوسط به زیر خط فقر دارد؟
شاید این بار باید شائبه دستکاری تعمدی قیمت دلار با هدف تامین هزینههای بودجهای دولت را باور کنیم و به این نتیجهگیری برسیم که دولت خود سیگنالهای افزایشی به بازار ارز را صادر میکند.
بازار رها شده است!
رها کردن بازار ارز از سوی سیاستگذار و بیتوجهی به سرکشی قیمت دلار به معنای تحمیل گرانیهای جدید و کوچک شدن بیشتر سفره معیشتی خانوار است.
مردمی که پیش از این نیز و در سایه حذف دلار ترجیحی که منجر به جهش بیسابقه قیمت کالاهای مصرفی شد قادر به تامین نیازهای ضروری زندگی خود نبودند، اکنون به قربانیان اصلی سیاستهای آزمون و خطای دولتمردان در بازار ارز تبدیل شدهاند و زیر بار گرانیهایی که به بازار اقلام مصرفی رسیده کمر خم کردهاند.
سکوت دولت در برابر سقفشکنی قیمتها در بازار ارز اما به معنای تحمیل گرانی به معیشت خانوارها و هدایت طبقه متوسط به زیر خط فقر است.
بنابراین پرسش اساسی این است که آیا سیاستگذار جز گفتاردرمانی و تکرار وعدههای پوچ برنامهای برای خروج خانوارها از زیر بار گرانی و کاهش ارزش پول ملی در دستور کار دارد؟
شاید جواب این پرسش ها را معاون اول رئیسی به خوبی داده است.
علیرضا بیگی نماینده تبریز می گوید: مخبر تو مجلس در جواب “این چه وضعیه؟” گفته “همینیه که هست”!
مخبر صادقانه حرف زده. در واقع گفته “حاصل انتخابیه که کردید”.