کتاب جامعه شناسی نخبه کشی نوشته و پژوهش علی رضاقلی است. این کتاب حاوی تحلیل جامعهشناسانه از فضای نخبهکشی در ایران، است.
کتاب حاوی تحلیل جامعهشناسانه از فضای نخبهکشی در ایران، پیرامون سه شخصیت مهم سیاسی، قائم مقام، امیرکبیر و مصدق است. این کتاب تحلیل جامعهشناختی برخی از ریشههای تاریخی استبداد و عقبماندگی در ایران است.
درباره کتاب جامعه شناسی نخبه کشی
آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان و از بالا انجام میشود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پایین؟
در دو سدهٔ اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران میخواستهاند در ساخت و بافت جامعهای که بر صدر آن قرار میگرفتهاند اصلاحاتی بکنند و تغییراتی دهند، گرچه اینان در وجدان تاریخی توفیقاتی بهدست آوردند و نامشان به نیکی بر صفحهٔ روزگار برجا ماند؛ اما خود قربانی خواستها و بستر نامساعد اجتماعی شدند.
نمونهٔ بارز آن میرزاتقیخان امیرکبیر است و پیش از او میرزا ابوالقاسم قائممقام و پس از او دکتر محمد مصدق. این سه تن نه در خواست و اراده تنها بودند و نه در نتیجهای که عایدشان شد.
در این کتاب عوامل و عوارض درونی و بیرونی و روشهای بیرون راندهشدن اینان از گود بررسی و سعی شده است عوامل و موانع توسعهٔ سیاسی و اجتماعی ایران شناخته شود.
بخشی از کتاب جامعه شناسی نخبه کشی
«زندگی شهری و تولید صنعتی، نیاز به تربیت و نشر فرهنگ صنعتی دارد، این شیوه زندگی ایجاب مینماید که همه اقشاری که به گونهای در ارتباط با تولید، توزیع و مصرف کالای صنعتی قرار میگیرند به طریقی تربیت شوند که مزاحمتی در کارکرد نظام تولیدی ایجاد نکنند.
در ضمن آموزشهای علمی، بخش عظیمی از آموزشها متوجه رشد افکار عمومی توده و آموزش رفتار صنعتی است که با رفتار ایلی و قبیلگی و دامداری سنتی فاصله بسیار زیاد دارد.
تودههای عظیم در این نظام میبایستی متوجه پیچیدگیهای نظام صنعتی و نحوه برخورد با آن باشند، و رفتار خود را به شیوهای سمت بدهند که نیاز رشد اقتصادی و توسعه ایجاب مینماید. این مقوله چیزی فراتر از آموزشهای مدارس و دانشگاههاست.
در این نوع آموزش حس فداکاری اجتماعی، یا درک «مسئولیت مشترک» برای ادامه حیات اجتماع به صورت مختلف و به گونهای تلقین میشود که جزء بافت شخصیتی افراد میگردد.
این نوع آموزش نیز با زندگی انفرادی اجتماعی سنتی و عدم نیاز اجتماعی به معنی دقیق کلمه فرق دارد. نوع جدید چیزی است شبیه به «همبستگی ارگانیک» که ناشی از تقسیم کار اجتماعی است.
به میزانی که جامعه رشد میکند، نیاز به فداکاری متقابل برای جامعه بیشتر است و بدون ترجیح دادن حقوق اجتماع بر فرد هیچگونه امکان ادامه حیات اجتماعی نیست.
فرهنگهای کشاورزی سنتی که با همان قالب فکری وارد دنیای زندگی صنعتی میشوند، دچار گرفتاری جدی در حل مسائل خود میگردند که ناشی از عدم سازگاری این دو نوع رفتار اجتماعی است.
مسئله آموزش عمومی به صورت جدی با امیر شروع میشود. قبل از امیر روزنامه میرزا صالح بود که متروک شد. امیر نشر مطبوعات و دانش را به شیوههای مختلف شروع کرد.
تا امیر زنده بود سیاست وی بر روزنامه وقایع اتفاقیه حاکم بود. در روزنامه او گزافه یافت نمیشد و رشد افکار عمومی در راستای صیانت منافع ملی و توسعه اقتصادی و تنزیه و تصحیح اخلاق مدنی وجهه همت او بود.»