این روزها نیز نرخ ارز در کشورمان دچار نوسانات زیادی است. اگر به روند تغییرات نرخ دلار در سال ۹۹ توجه کنیم متوجه خواهیم شد که نرخ دلار از کانال ۱۴ هزار تومان در ابتدای سال تا محدوده ۳۲ هزار تومان در پاییز در نوسان بوده که چنین روندی مناسب حال هیچ اقتصاد پویایی نیست.
برای رسیدن به ثبات یا کاهش نرخ ارز در بازار باید چندین عامل مهم را در نظر گرفت؛ نخست اینکه برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور، باید تعاملی بین بانک مرکزی و تجار، اتاق بازرگانی و وزارت صنعت، معدن و تجارت برقرار شود.
موضوع دیگری که میتواند نرخ ارز را به ثبات برساند بحث ثبتسفارشهایی است که در وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی مانده است. در حال حاضر روزانه قوانین جدیدی برای محدود کردن واردات وضع میشود تا ارز برای موارد غیرضروری تخصیص داده نشود. اما در این بین مشکلی که برای تجار ایجاد میشود تحقق نیافتن تعهداتشان در بازارهای بینالمللی است و این تاجران به ناچار برای تامین نیازهای ارزی خود به بازار مراجعه میکنند. همین امر موجب افزایش نرخ ارز میشود، چراکه تقاضا در بازار بالا میرود و طبیعتا ارز هم گرانتر میشود.
از طرفی هم هرچه ثبتسفارش در بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت سریعتر انجام شود، به تثبیت نرخ ارز کمک خواهد کرد. از سوی دیگر نباید برای صادرکنندگان هر روز قوانین مضاعف و جدیدی بگذاریم. در حال حاضر تجار نمیتوانند از ارز غیر استفاده کنند. در چنین شرایطی واردکننده باید چه کار کند تا هرچه سریعتر محصول مورد نظر را وارد کشور کند؟
برای مثال ما همین حالا ارز مسافری هم میفروشیم. این موارد باید بررسی شوند که آیا مسافرتی انجام میشود که ارز مسافرتی فروخته میشود؟ چرا ما باید باوجود تمام مشکلاتی که در تامین ارز داریم و با حواله ارز را وارد کشور میکنیم، مقدار معینی یورو به هر فردی که کارت ملی ارائه میکند، ارائه دهیم؟
اصلا چرا باید بدون اینکه افراد بلیت خارجی داشته باشند، تنها با ارائه کارت ملی ارز مسافرتی بخرند؟ این مسائل مشکلات اساسی برای اقتصاد ما ایجاد میکند، زیرا صادرات و واردات را عقب انداختهایم و برای مثال ارز را در ازای ارائه کارت ملی به مردم میفروشیم.
مسئله دیگری که در این زمینه اهمیت دارد بحث سرمایههایی است که به بازار سهام هجوم بردهاند و حالا که شاهد ریزش بورس هستیم نوسهامداران ممکن است دوباره به بازارهای موازی بازگردند که این امر هم به خودی خود خطرناک است و میتواند موجب بیثباتی در حوزههای مختلف اقتصاد شود. ما باید بازارهای موازی را متعادل پیش میبردیم؛ وقتی بازار سهام ناگهان ۳۰۰ درصد رشد پیدا کند، خود به خود جاذب سرمایه است و همین امر موجب میشود سایر بازارها مانند بازار ارز هم بهدنبال بورس کشیده شوند.
ما به ناگاه از یک بازار با هدف تامین کسری بودجه حمایت میکنیم و سرمایهها به آن سمت سرازیر میشوند اما باید توجه داشته باشیم که این امر بر سایر بازارها تاثیر خواهد گذاشت و باید برای چنین شرایطی برنامهریزی داشته باشیم، چراکه اگر طبق برنامه و طرحی دقیق پیش نرویم نرخ تورم نیز تاثیرات بسیار مخربی خواهد گرفت.
برای مثال اگر بازار سرمایه با مشکل مواجه شود و مردم سهام خود را بفروشند و به سمت بازارهای دیگر از جمله ارز، مسکن و طلا بروند چه اتفاقی رخ میدهد؟ باید توجه داشت چنین واکنشی قطعا موجب افزایش تقاضا و نتیجتا افزایش قیمتها نیز خواهد شد. نکته دیگری که قابلتوجه است حرفهای نبودن سرمایهگذاران در بازارهای مختلف است که همین امر نیز ممکن است ثبات در بازار را بههم ریخته و نظام اقتصادی کشور را با مشکلات دیگری مواجه سازد.
کمال سیدعلی- معاون ارزی سابق بانک مرکزی